جمله ای ندارم در خور حال حالم
باید اندکی به قبل حالم برگردم
شاید
جمله هایم جامانده باشند
در
روزهای با تو بودنم
جمله ای ندارم در خور حال حالم
باید اندکی به قبل حالم برگردم
شاید
جمله هایم جامانده باشند
در
روزهای با تو بودنم
گاهی حرفهایت می روند
می روند و تو می مانی و حرفهای بازنگشته
گاهی میگذرد و تو هیچ نگفته ای
نگفته ای و حالا
مانده ای با هزار حرف ناگفته
با نام خدای خالق همه چیز
خالق یک حرف و
خدایی که می داند پایان همه جمله های نا تمام را
این وبلاگ را در فضا و حس و حال خاص روحی ساختم تا حرفهای نگفته ام را با خود بازگو کنم.
عمومی شده ولی مختص یک نفر است.
در صورت کپی از مطالب حتما منبع را ذکر کنید.
گفته هایم در زیر خروارها نگفته هایم
در زیر آواری از سکوت و تنهایی
فراموش می شوند
اگر تو نیایی و کوچه را پر از بهار نکنی
گفتنی هایم آرزویی بیش نیست
آرزویی بر فراز آرزوهای دیگرم
همین یک آرزو پلی برای دیگر ارزوهایم
از همه آرزوهایم میتوانم بگذرم
همه گفته ها و همه نگفته هایم را میتوانم
نگویم
از گفتن آرزوی آمدن تو نمیتوانم نگویم
گل نرگس